نذر فرج

عجیبه که بی تو هنوز زنده ایم،عجیبه که بی تو نفس می کشیم...
  • خانه 

همراه با کاروان از مدینه تا شام...

26 مرداد 1401 توسط خادم المهدی

❣﷽❣

قسمت ۱۳

 

اكنون يزيد مى خواهد كه هم حسين(علیه السلام) را به قتل برساند و هم او را به عنوان اوّلين كسى كه در مكّه خون كسى را ريخته است، معرّفى كند. 

* * * 

او كيست كه چنين سراسيمه به سوى امام مى آيد؟ به گمانم يكى از پسر عموى هاى امام حسين(علیه السلام) است كه خبردار شده امام مى خواهد به سوى كوفه برود. 

او خدمت امام مى رسد و سلام كرده و مى گويد: “اى حسين! به من خبر رسيده كه تصميم دارى به سوى كوفه بروى، امّا من خيلى نگرانم. زيرا هنوز نماينده يزيد درآن شهر حكومت مى كند و يزيد پول هاى بيت المال را در اختيار دارد و مردم هم كه بنده پول هستند. من مى ترسم آنها مردم را با پول فريب بدهند و همان هايى كه به تو وعده يارى داده اند، به خاطر پول به جنگ با تو بيايند".78 

وقتى سخن او تمام مى شود امام مى گويد: “خدا به تو جزاى خير دهد. مى دانم كه تو از روى دلسوزى سخن مى گويى، امّا من بايد به اين سفر بروم".79

هيچ كس خبر ندارد كه يزيد چه نقشه اى براى كشتن امام حسين(علیه السلام) كشيده است. براى همين، همه دلسوزان، امام را از ترك مكّه نهى مى كنند. ولى امام مى داند كه در مكّه هم در امان نيست. پس صلاح در اين است كه به سوى كوفه حركت كند.

آيا محمّد بن حَنَفيّه را به ياد مى آورى؟ برادر امام حسين(ع) را مى گويم. همان كه به دستور امام ( در موقع حركت از مدينه )، به عنوان نماينده امام در آن شهر ماند. 

اكنون او براى انجام مراسم حج و ديدن برادر به سوى مكّه مى آيد. 

او شب هشتم ذى الحجّه به مكّه مى رسد، امّا همين كه وارد شهر مى شود به او خبر مى دهند كه اگر مى خواهى برادرت حسين(علیه السلام) را ببينى، فرصت زيادى ندارى. زيرا ايشان فردا صبح زود، به سوى كوفه حركت مى كند. 

مگر او اعمال حج را انجام نمى دهد؟ 

محمّد بن حنفيّه با عجله خدمت برادر مى رسد. امام حسين(علیه السلام) را در آغوش مى گيرد. اشكش جارى مى شود و مى گويد: “اى برادر! چرا مى خواهى به سوى كوفه بروى؟ مگر فراموش كردى كه آنها با پدرمان چه كردند؟ مگر به ياد ندارى كه با برادرمان، حسن(علیه السلام)، چگونه برخورد كردند؟ من مى ترسم كه آنها باز هم بىوفايى كنند. اى برادر، در مكّه بمان كه اين جا حرم امن الهى است".80 

امام مى فرمايد: “اى برادر! بدان كه يزيد، براى كشتن من در اين شهر، برنامه ريزى كرده است". 

محمّد بن حنفيّه، با شنيدن اين سخن به فكر فرو مى رود. آيا امام حسين(علیه السلام) كنار خانه خدا هم در امان نيست؟ او به امام مى گويد: “برادر، به سوى كشور يمن برو كه آنجا شيعيان زيادى هستند". 

امام نيز مى فرمايد: “من در مورد پيشنهاد تو فكر مى كنم".81 

محمّد بن حنفيّه اكنون آرام مى گيرد و نزد خواهرش زينب(سلام الله علیها) مى رود تا با او ديدارى تازه كند. امشب اوّلين شبى است كه لشكر يزيد در مكّه مستقر شده اند. بايد به هوش بود و بيدار! 

آيا موافقى امشب، من و تو كنار خانه امام نگهبانى بدهيم؟ 

جوانان بنى هاشم جمع شده اند. عبّاس را نگاه كن! او هر رفت و آمدى را با دقّت زير نظر دارد. مگر جان امام در خطر است؟ چرا بايد چنين باشد، مگر اين جا حرم امن خدا نيست؟ به راستى، چه شده كه حقيقت حرم، اين گونه جانش در خطر است؟ 

سى نفر از هواداران بنى اُميّه كه قرار است نقشه قتل امام را اجرا كنند، اكنون خود را به مكّه رسانيده اند. آنها به جايزه بزرگى كه يزيد به آنها وعده داده است فكر مى كنند، امّا نمى دانند كه نقشه آنها عملى نخواهد شد. 

امام حسين(علیه السلام) عاشق صحراى عرفات است. او هر سال در آن صحرا، دعاى عرفه مى خواند و با خداى خويش راز و نياز مى كند. هيچ كس باور نمى كند كه امام يك روز قبل از روز عرفه، مكّه را ترك كند؟ 

امروز امام به فكر صحراى ديگرى است. او مى خواهد حج ديگرى انجام دهد. او مى خواهد با خون وضو بگيرد تا اسلام زنده بماند. 

امت اسلامى گرفتار خواب شده است. همه اين مردمى كه در مكّه جمع شده اند بر شيطان سنگ مى زنند، امّا دست در دست شيطان بزرگ، يزيد مى گذارند. 

آنها نمى دانند كه بيعت با يزيد، يعنى مرگ اسلام! يزيد تصميم گرفته است تا اسلام را از بين ببرد. او كه آشكارا شراب مى خورد و سگ بازى مى كند، خليفه مسلمانان شده و قرآن را به بازى گرفته است. 

اكنون امام، مصلحت ديده است كه براى بيدارى بشريّت بايد هجرت كند. هجرت به سوى بيدارى. هجرت به سوى آزادگى.  

 

ادامه دارد…

 نظر دهید »

همراه با کاروان از مدینه تا شام...

26 مرداد 1401 توسط خادم المهدی

 

قسمت ۱۲

روز دوشنبه هفتم ذى الحجّه است و ما دو روز ديگر تا روز عرفه فرصت داريم. همه حاجيان لباس احرام بر تن كرده اند و خود را براى رفتن به صحراى عرفات آماده مى كنند. 

آيا تو هم آماده اى لباس احرام بر تن كنى و به صحراى عرفات بروى؟ 

ناگهان خبر مهمّى به شهر مى رسد. گوش كن! يزيد براى مكّه، امير جديدى انتخاب كرده و اين امير همراه با لشكر بزرگى به نزديكى هاى مكّه رسيده است.74 

او مى آيد تا نقشه شوم يزيد را عملى كند و شعله نهضت امام حسين(علیه السلام) را خاموش كند. امير جديد به مكّه مى رسد و وارد مسجدالحرام مى شود. 

تا پيش از اين، هميشه امام حسين(علیه السلام) كنار خانه خدا به نماز مى ايستاد و مردم پشت سر او نماز مى خواندند. موقع نماز كه مى شود امير جديد، در جايگاه مخصوص امام جماعت مى ايستد. 

امام حسين(علیه السلام) اين صحنه را مى بيند. ولى براى اينكه بهانه اى به دست دشمن ندهد، اقدامى نمى كند و پشت سر او نماز مى خواند. 

با ورود امير جديد و بررسى تغييرات اوضاع مكّه، امام تصميم جديدى مى گيرد. مردم از همه جاىِ جهان اسلام به مكّه آمده اند تا اعمال حج را به جا آورند. دو روز ديگر نيز، مردم به صحراى عرفات مى روند. ولى امام مى خواهد به كوفه برود. 

به راستى چرا امام اين تصميم را گرفته است؟ 

پيام امام حسين(علیه السلام)، به گوش ياران و شيفتگان آن حضرت مى رسد: “هر كس كه مى خواهد جان خويش را در راه ما فدا كند و خود را براى ديدار خداوند آماده مى بيند، با ما همسفر شود كه ما به زودى به سوى كوفه حركت خواهيم كرد".75 

امام حسين(علیه السلام) مى خواهد طواف وداع را انجام دهد. طواف خداحافظى با خانه خدا! 

مردم همه در لباس احرام هستند و آرام آرام خود را براى رفتن به سرزمين عرفات آماده مى كنند، امّا ياران امام حسين(علیه السلام) بار سفر مى بندند. 

* * * 

مردم مكّه همه در تعجّب اند كه چرا امام با اين عجله، مكّه را ترك مى كند؟ چرا او در اين شهر نمى ماند؟ 

در این جا كه هيچ خطرى او را تهديد نمى كند. اين جا حرم امن الهى است. اگر امام تصميم به رفتن دارد چرا صبر نمى كند تا اعمال حج تمام شود. در آن صورت گروه زيادى از حاجيان همراه او خواهند رفت. 

در حال حاضر، براى مردم بسيار سخت است كه اعمال حج را رها كنند و همراه امام حسين(علیه السلام) بروند. هر مسلمانى در هر جاى دنيا، آرزو دارد روز عرفه در صحراى عرفات باشد. 

اين سؤال ها ذهن مردم را به خود مشغول كرده است. هيچ كس خبر ندارد كه يزيد چه نقشه شومى كشيده است. او مى خواهد امام حسين(علیه السلام) را در حال احرام و كنار خانه خدا به قتل برساند. 

هيچ كس باور نمى كند كه جان امام در اين سرزمين در خطر باشد. آخر تا به حال سابقه نداشته است كه حرمت خانه خدا شكسته شود. 

از زمان هاى قديم تاكنون، مردم به خانه خدا احترام گذاشته اند و حتّى در زمان جاهليّت نيز، هيچ كس جرأت نداشته است كسى را كنار خانه خدا به قتل برساند، امّا يزيد كه پايه هاى حكومت خود را متزلزل مى بيند تصميم گرفته است تا حرمت خانه خدا را بشكند و امام حسين(علیه السلام) را در اين حرم امن به قتل برساند. 

امام حسين(علیه السلام) طواف وداع انجام مى دهد. مستحب است هر كس كه از مكّه خارج مى شود، طواف وداع انجام دهد. آيا موافقى ما هم همراه آن حضرت طواف وداع انجام دهيم؟

اشك در چشمان ياران امام حسين(علیه السلام) حلقه زده است. آيا قسمت خواهد شد بار ديگر خانه خدا را ببينند؟ آيا بار ديگر، دور اين خانه طواف خواهند كرد؟ 

يك نفر رو به امام مى كند و مى گويد: “اى حسين! كبوترى از كبوتران حرم باش".76 

همه خيال مى كنند كه اگر امام در مكّه بماند در امن و امان خواهد بود. همان طور كه كبوتران حرم در امن و امان هستند، ولى امام مى فرمايد: “دوست ندارم به خاطر من حرمت اين خانه شكسته شود".77

 آرى، اين جا شهر خدا و حرم خداست و امام نمى خواهد حرمت خانه خدا شكسته شود.

يزيد مى خواهد بعد از كشتن امام حسين(علیه السلام)، با تبليغات زياد در ذهن مردم جا بيندازد كه اين حسين بود كه حريم خانه خدا را براى اوّلين بار شكست. 

كافى است كه ابتدا درگيرى ساختگى بين مأموران حكومتى و ياران امام ايجاد كنند. به گونه اى كه تعدادى از مأموران كشته شوند و بعد از آن، امام به وسيله مأموران به قتل برسد و در ذهن مردم اين گونه جا بيفتد كه ابتدا ياران امام با هواداران يزيد درگير شده و در اين درگيرى آنها از خود دفاع كرده اند و در اين كشمكش امام حسين(علیه السلام) نيز، كشته شده است.

 

ادامه دارد…

 نظر دهید »

نقش یهود در حادثه کربلا...!!!

26 مرداد 1401 توسط خادم المهدی

 سوال؟؟؟

مگه امام حسین علیه السلام در گودال به شهادت نرسیدن، پس باید محل دفن حضرت هم همون گودال باشه ؛ اونایی که رفتن کربلا میدونن بین محل گودال و ضریح مطهر فاصله هست ؛ چرا!؟

تو کربلا یه عده اومدن گفتند نه، براین پیکر باید اسب تاخته شه.

این “باید"رو کی تعیین کرده بود؟(نقش یهود در حادثه کربلا)

تو گودال نمیشد اسب تاخت ؛ پیکر مطهر رو از گودال بیرون کشیدند بردند یه محل صاف و هموار و ده اسب که بهشون نعل زده بودند بر این پیکر تاختند…

و این چهل نعل اسب به عنوان تبرک از پای اسب ها جدا میشه.

بعدها که در دوره قاعونی بغداد میشه مرکز یهودیان، نواده های همین اشقیا این نعل اسبها رو با افتخار درخونه هاشون میزدند که ما از هموناییم 

اینا بعدها کوچ کردند به شبه جزیره ایبری در اسپانیا و همین سنت رو هم با خودشون بردند و نعل اسب رو کردند نماد خوش شانسی…

حالا یه عده از مردم خودمونم ناآگاهانه نعل اسب رو به عنوان نماد خوش شانسی استفاده میکنن!!!

آیت الله جوادی آملی:

تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلاست. به این جهت که این اسب ها نعوذ بالله بر آدم های خارج از دین تاختند پس با ارزش میباشند ؛ چنانچه برخی فرق اسلامی دهه اول ماه محرم را جشن میگیرند و متاسفانه فرهنگ ناشایست نعل اسب به میان مردم ما هم رواج یافته.

ابوریحان بیرونی:

ستم هایی که بر حسین بن علی کردند در هیچ ملتی با بدترین افراد نکردند.

او را با شمشیر و نیزه و سنگ باران از پای درآوردند سپس اسب بر بدنش تاختند…

بعضی از این اسب ها به مصر رسید ؛ بعضی مردم این نعل اسب ها را کندند و برای تبرک بر در خانه های خود نصب کردندواین عمل در میان مردم مصر سنتی شد که بعد از آن هر کسی بالای در خانه خود نعل اسب نصب میکرد…

در تاریخ آمده : یزید (علیه العنه) در عصر عاشورا بعد از به شهادت رساندن امام حسین (علیه السلام) و یارانش دستور داد اسب ها ( که نعل تازه شده بودند) را بر بدن شهدای کربلا تازاندند.

یزیدیان این روز را روز برکت و پیروزی نام نهادند که در زیارت عاشورا هم به آن اشاره می شود (…یوم تبرکت به بن امیه و …) و برای افتخار بر این پیروزی (قتل خاندان مطهر پیامبر ) و رواج تفکر شیطانی خود نعل اسب های خود را کندند و در سراسر شهر ها و کشورها گرداندند… شهر به شهر و کشور به کشور به نشانه ی پیروزی .

در شامات ، در عراق ، در قسطنطنیه ، در روم ، در ایران و در سراسر جهان مدرن 1400 سال قبل…

و این شد سبب آنکه در سرتاسر جهان از 1400 سال پیش تاکنون نعل اسب را نشانه ی برکت و شانس و پیروزی می دانند.

اين خرافه به اروپا هم رسيد ، شايد این اعتقاد از اسپانیا به اروپا رسیده (اندلس قدیم) به اندلسی ها هم از امویان این اعتقاد رسیده ؛ امویان به عنوان تبرک نعل اسب نگه میداشتن اما اروپایی ها چون معنی تبرک رو نمی دونستن میگفتن شانس میاره

حالا امویان این اعتقادو از کجا آورده بودن ؟

تو عاشورا بعد این که 10 تا اسب روی پیکر امام حسین (علیه السلام) تاختتند 40 تا نعل اسب ها رو به عنوان تبرک در آوردن و بین خودشون تقسیم کردن این نعل ها رو از خونه هاشون آویزون می کردن و بعد از مدتی به عنوان یک شی با ارزش به هم می فروختند ، تا اینکه تقلبی این نعل ها هم اومد و کم کم آویزون بودن یه نعل تو خونه ها یهو رسم شد. اللهم العن اول ظالم به حق اهل بیت ثم الثانی و الثالث و الرابع و…..

 

? ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اللهم عجل لولیک الفرج

 نظر دهید »

اصل ماجرا چه بود !؟

25 مرداد 1401 توسط خادم المهدی

✅?به راستی گناه امام حسین علیه السلام چه بود که باید این چنین خود و خانواده و یارانش کشته می شدند و به اسارت گرفته می شدند؟!

 

سوره تکویر آیه 9

… وَ إِذَا الْمَوْءُدَةُ سُئِلَتْ بِأَىِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ 

و آنگاه که از زنده به گور شده پرسش شود: به کدامین گناه کشته شده است؟!

از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «وَ إِذَا الْمَوْوُدَةُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ یعنی حسین علیه السلام.» 

به راستی گناه امام حسین علیه السلام چه بود که باید این چنین خود و خانواده و یارانش کشته می شدند و به اسارت گرفته می شدند؟!

1️⃣ گناه امام حسین (علیه السلام) این بود که حق بود و باطل نبود!

امام حسین (علیه السلام)، پیشوای جریانی خطیر به نام «تشیع» بود که بزرگ ترین جرم و گناهش، خودش و وجودش بود؛ و تنها راه پاک کردن این جرم و گناه، از میان برداشتن او و نابود کردنش بود. امام حسین(علیه السلام) ادامه دهنده ی راستین راه اسلام و قرآن بود و این از نظر شیاطین گناهی نابخشودنی بود.

2️⃣ گناه امام حسین (علیه السلام) این بود که فرزند علی بود!

که امام حسین (علیه السلام): «واى بر شما! چرا با من مى جنگید؟ آیا سنّتى را تغییر داده ام؟ یا شریعتى را دگرگون ساخته ام؟ یا جرمى مرتکب شده ام؟ و یا حقّى را ترک کرده ام؟» اما دشمن لجوج و کینه ای با کمال وقاحت خطاب به امام گفتند: «اِنّا نَقْتُلُکَ بُغْضاً لِاَبِیک؛ ما به خاطر کینه اى که از پدرت به دل داریم، با تو مى جنگیم و تو را مى کشیم.» (6)

3️⃣ گناه امام حسین(علیه السلام) این بود که آزاده بود و زیر بار زور نمی رفت!

معرکه ی عاشورا لبریز است از شعارهایی که از آسمان عزت و آزادگی بر صحرای کربلا می باریدند: مرگ در نظر من چیزی جز سعادت نیست و زندگی و سازش با ستم گران چیزی جز ننگ و خواری نیست (اِنّی لاارَی الموتَ الّا سعادةً و لا الحیوةَ مع الظالمینَ الّا بَرَماً)

4️⃣- گناه امام حسین(علیه السلام) این بود که امر به معروف و نهی از منکر کرد و برای اصلاح امت اسلامی قیام کرد!

امام حسین (علیه السلام: «اِنّی لَم اَخرُج اَشِراً و لا بَطراً و لا مُفسِداً و لا ظالماً و اِنّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّةِ جدّی؛ من نه برای گردش و تفریح از مدینه بیرون می روم و نه برای این که فسادی در زمین راه بیندازم و ظلمی بكنم؛ فقط برای اصلاح در امت جدم قیام می كنم.

5️⃣ گناه امام حسین(علیه السلام) این بود که با حیوان پلیدی مثل یزید بیعت نمی کرد!

حسین بن علی علیه السلام:

کسی مثل من با کسی مثل یزید هرگز بیعت نمی کند! (مثلی لایُبایِعُ مِثلَه)

نه! به خدا سوگند نه ذلیلانه دستم را برای بیعت دراز می کنم و نه مانند بردگان فرار می کنم! (لا و اللهِ لااُعطیكم بِیدی اِعطاءَ الذلیلِ و لااَفِرُّ فِرارَ العبید)

6️⃣- و در پایان، گناه امام حسین (علیه السلام) این بود که عاشق و دل باخته ی خدا بود!

تا مرد به تیغ عشق بی سر نشود اندر ره عشق و عاشقی بر نشود

آری، در مسلخ عشق جز نکو را نکشند! روبه صفتان زشت خو را نکشند! گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز؛ مُردار بوَد هر آن که او را نکشند!

بزرگان عرفان حدیثی را از عالم قدس و از زبان پروردگار عاشقان چنین نقل می کنند: «هر کس به دنبال من باشد، مرا می یابد؛ و هر کس مرا بیابد مرا می شناسد؛ و هر کس مرا بشناسد مرا دوست می دارد؛ و هر کس مرا دوست بدارد، مرا عاشق می شود؛ و هر کس عاشق من شود، من نیز عاشق او می شوم؛ و کسی که من عاشقش شدم، او را می کشم؛ و کسی که می کشم، دیه اش بر من است؛ و من خود دیه ی اویم.» 

اباعبدالله الحسین علیه السلام در روز عاشورا با معشوق معبودش چنین نیایش می کند: خدایا! دوست دارم در راه محبت و بندگی تو هفتاد هزار بار كشته شوم و دوباره زنده شوم!

الهی و سیّدی! وَدَدتُ اَن اُقتَلَ و اُحیَی سبعینَ الفِ مَرّةٍ فی طاعتِك و مَحَبّتِك.

 

? ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اللهم عجل لولیک الفرج

 نظر دهید »

همراه با کاروان از مدینه تا شام...

22 مرداد 1401 توسط خادم المهدی

❣﷽❣

 

قسمت ۱۱

 

يزيد در قصر خود در شام نشسته و همه مشاوران را گرد خود جمع كرده است و به آنها چنين سخن مى گويد: “به راستى، ما براى مقابله با حسين چه كنيم؟ آيا او را در مكّه به قتل برسانيم؟ در مكّه حتّى حيوانات هم، در امن و امان هستند. اگر ما حسين را در آن شهر به قتل برسانيم، همه دنياى اسلام شورش خواهند كرد. آن وقت ديگر آبرويى براى ما نخواهد ماند". 

همه در فكر هستند كه چه كنند. حمله به حسين در مكّه، براى حكومت يزيد بسيار خطرناك است و مى تواند پايه هاى حكومت او را به لرزه در آورد. 

مشكل يزيد اين است كه اكنون، مكّه در تصرّف امام حسين(علیه السلام) است. ايام حج هم نزديك است و همه حاجيان براى طواف خانه خدا به مكّه مى روند. 

مشاوران يزيد مى گويند: “ما نمى توانيم لشكرى به مكّه بفرستيم و با حسين به صورت آشكارا بجنگيم". 

يزيد سخت آشفته است. بر سر اطرافيان خود فرياد مى زند: “من اين همه پول به شما مى دهم تا در اين مواقع حسّاس، فكرى به حال من بكنيد. زود باشيد! نقشه اى براى خاموش كردن نهضت حسين بكشيد". 

همه به فكر فرو مى روند. برنامه هاى امام حسين(علیه السلام) آن قدر حساب شده و دقيق است كه راهى براى يزيد باقى نگذاشته است. 

يكى از اطرافيان مى گويد: “من راه حل را يافتم. من راه حل بسيار خوبى پيدا كردم". او طرح خود را مى گويد، همه با دقّت گوش مى دهند و در نهايت، اين طرح مورد تأييد همه قرار مى گيرد و يزيد هم بسيار خوشحال مى شود. 

طرحى بسيار دقيق و حساب شده كه داراى پنج مرحله است: 

1. ابتدا اميرى شجاع و نترس را به مكّه اعزام مى كنيم و از او مى خواهيم كه هرگز با حسين درگير نشود. 

2. لشكرى بزرگ و مجهّز همراه او به مكّه اعزام مى كنيم. 

3. سى نفر از هواداران بنى اُميّه را انتخاب نموده و آنها را به مكّه مى فرستيم. آنها بايد در زير لباس هاى خود شمشير داشته باشند. 

4. در هنگام طواف خانه خدا، حسين مورد حمله قرار مى گيرد و از آن جهت كه همراه داشتن اسلحه در هنگام طواف بر همه حرام است، پس ياران حسين قدرت دفاع از او را نخواهند داشت. 

5 . بعد از كشته شدن حسين، براى جلوگيرى از شورش مردم، آن سى هوادار بنى اُميّه به وسيله نيروهاى امير مكّه دستگير شده و همگى اعدام مى شوند تا مردم تصوّر كنند كه حسين، به وسيله عدّه اى از اعراب كشته شده است و حكومت يزيد نيز، هيچ دخالتى در اين ماجرا نداشته و حتّى قاتلان حسين را نيز، اعدام كرده است.73 

واقعاً كه اين طرح، يك طرح زيركانه و دقيق است، امّا آيا يزيد موفق به اجراى همه مراحل آن خواهد شد؟ با من همراه باشيد. 

* * * 

روزهاى اوّل ماه ذى الحجّه است و مردم بسيارى براى انجام مراسم حج به مكّه آمده اند.

نامه مسلم به مكّه مى رسد و امام آن را مى خواند. آيا امام به سوى كوفه خواهد رفت؟ روزهاى انجام حج نزديك است. امام مى خواهد اعمال حج را انجام دهد.

حج يك اجتماع عظيم اسلامى است و امام مى تواند از اين فرصت به خوبى استفاده كند. از تمام دنياى اسلام به اين شهر آمده اند و هر حاجى مى تواند پس از بازگشت به وطن خود، يك مبلّغ خوب براى قيام امام باشد. 

در حال حاضر مكّه هم بدون امير است و زمينه براى هرگونه فعاليّت ياران امام فراهم است. 

در شام جاسوس ها خبر بيعت مردم كوفه با امام حسين(علیه السلام) را به يزيد داده اند.  

قلب كشور عراق در كوفه مى تپد و اگر امام بتواند آنجا را تصرّف كند به آسانى بر بخش عظيمى از دنياى اسلام تسلّط مى يابد. اگر امام حسين(علیه السلام) به كوفه برسد، گروه بى شمارى از شيعيان دور او جمع خواهند شد.

 

ادامه_دارد…

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

نذر فرج

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخلاقی
  • بدون موضوع
  • بصیرت افزایی
  • بوی بهشت
    • اشک تقوا
    • بصیرت
    • تحلیل شهید مطهری از جهالت مردم در واقعه کربلا
    • تکرار کربلا
    • رجزخوانی حاج ابوذر
    • رجزخوانی حاج میثم
    • رجزخوانی حسین طاهری
    • شبهه عزاداری دهه اول محرم
    • عاشقانه های امام حسین
    • عاقبت بخیری فرزندان
    • فلسفه عزاداری
    • قیام کربلا
    • من ایرانم و تو عراقی...
    • نصرت امام
    • نماهنگ آقا نیا
    • نماهنگ حسین جان
    • چرا عاشورا؟
    • کشتی نجات
  • تربیت بنیادی
  • تفسیر
  • تقرب
    • اولین قدم به سمت خدا
    • راه حلی برای تفریح با خدا
  • حجاب
    • اقسام حجاب
    • حجاب در قرآن
    • کشف حجاب
  • خانواده
    • مدیریت در خانواده
    • همسرانه
  • درباره نصوح
  • سوالات ذهنی
  • سیاسی
    • امام خامنه ای
    • حمایت از مظلوم
    • حمایت فلسطین
    • سیدهاشم الحیدری
    • مهسا امینی
  • سیاسی
  • شبهات مجازی
  • شهیدانه
  • عاشقانه با امام زمان
  • فضای مجازی
  • معارف قرآنی
    • اقسام عفت در قرآن
    • امر به معروف و نهی از منکر
    • گناه کردن
  • نجاست سگ
  • هم نوا با قرآن
  • ویژه مباهله
  • ویژه مباهله
  • پوتین در ایران
  • چادرانه
  • کشف حجاب
  • گره گشا
  • گناهان زبان
    • آبروریزی
    • تهمت
    • مسخره کردن
  • یک جرعه معرفت

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

پیوندهای وبلاگ

  • Kashfehejab
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس